کد خبر: ۶۶۶۰
۱۴۰۴/۰۹/۱۲ ۱۲:۰۸

دلیل بر حق بودن مکتب شیعه از منظر قرآن چیست؟

براساس دیدگاه شیعه پس از پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله رهبری امت باید به کسی سپرده شود که از سوی خدا تعیین شده باشد و این اصل را از دلِ آیات قرآن می‌فهمد. آیاتی که نشان می‌دهد که ولایت و هدایت امت، امری الهی است، نه انتخابی مردمی.

 پاسخ کوتاه و کلیدی: براساس دیدگاه شیعه پس از پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله رهبری امت باید به کسی سپرده شود که از سوی خدا تعیین شده باشد و این اصل را از دلِ آیات قرآن می‌فهمد. آیاتی که نشان می‌دهد که ولایت و هدایت امت، امری الهی است، نه انتخابی مردمی.

توضیح: قرآن کریم بار‌ها تأکید می‌کند که هدایت و ولایت مردم باید از سوی خدا تعیین شود:

آیه ولایت ـ سوره مائده، آیه ۵۵: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ؛ ولی و سرپرست شما تنها خدا، پیامبر او، و کسانی هستند که در حال رکوع زکات می‌دهند».

طبق روایات متواتر شیعه و اهل‌سنت، این آیه درباره‌ی امیرالمؤمنین‌علی‌علیه‌السلام نازل شد؛ زمانی که در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید.

از این آیه فهمیده می‌شود که ولایت، مقامی الهی و مخصوص اهل ایمان برگزیده است.

آیه اطاعت ـ سوره نساء، آیه ۵۹: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ؛‌ای مؤمنان، از خدا اطاعت کنید و از پیامبر و اولی‌الامر خود فرمان برید».

شیعه معتقد است «اولی‌الامر» کسانی‌اند که مانند پیامبر، خطا و گناه ندارند؛ زیرا خداوند اطاعت مطلق از آنان را در کنار اطاعت از خود و پیامبر قرار داده است و چنین اطاعتی تنها درباره‌ی معصومین‌علیه‌السلام معنا دارد، نه حاکمان عادی.

آیه تطهیر ـ سوره احزاب، آیه ۳۳: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا می‌خواهد پلیدی را از شما اهل‌بیت دور کند و شما را پاک و پاکیزه گرداند».

این آیه مقام عصمت و طهارت اهل‌بیت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله را بیان می‌کند، که به‌روشنی جایگاه ویژه‌ی آنان را برای هدایت امت نشان می‌دهد.

آیه اولی‌القربی ـ سوره شوری، آیه ۲۳: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ؛ بگو در برابر رسالتم، مزدی نمی‌خواهم جز محبت نسبت به خویشاوندانم».

محبت اهل‌بیت‌علیه‌السلام در این آیه واجب شمرده شده و نشانه‌ی پیوند ایمان با ولایت است.

آیه امامت ـ سوره بقره، آیه ۱۲۴: «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا... لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ من تو را امام مردم قرار دادم... عهد من به ظالمان نمی‌رسد».

در این آیه خداوند تصریح می‌کند که امامت، عهدی الهی است که به انسان‌های معصوم و پاک سپرده می‌شود؛ نه مقامی که با شورا یا رأی مردم به‌دست آید.

از مجموع این آیات، شیعه نتیجه می‌گیرد که ولایت و امامت ادامه‌ی طبیعی نبوت است و خدا همان‌گونه که پیامبر را برگزید، جانشین او را نیز برگزیده است.

پیامبر اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز در ماجرای غدیر خم به فرمان خدا، این حقیقت را آشکار کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست».

بنابراین، از نگاه شیعه، امامت علی‌علیه‌السلام و فرزندان معصوم او تفسیر روشن قرآن در عمل است.

حاصل کلام: قرآن، ولایت را از سنخ رسالت می‌داند؛ امری که باید از جانب خدا تعیین شود، نه از تصمیم مردم. در پرتو همین آیات، شیعه باور دارد که راه تداوم اسلام راستین، در پیروی از علی‌علیه‌السلام و اهل‌بیت پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله است. به بیان ساده، شیعه یعنی امتداد قرآن در ولایت.

آیا از صحابه با آن عظمت، کشتن دختر رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله برمی‌آید؟

پاسخ کوتاه و کلیدی: اگرچه برخی از صحابه انسان‌های بزرگ و مخلصی بودند، اما همه در یک سطح ایمان و بصیرت قرار نداشتند. از این رو تاریخ نشان می‌دهد که بعضی رفتار‌های صحابه، از روی خطا، تعصب یا سوءتفاهم، نهایتاً به ظلمی بزرگ بر خاندان رسول خداصلی‌الله‌علیه‌وآله منجر شد.

توضیح: صحابه در اصطلاح اسلامی به کسانی گفته می‌شود که پیامبر اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله را دیده، به او ایمان آورده و تا پایان عمر بر آن ایمان باقی مانده‌اند.

در منابع معتبر شیعه و اهل‌سنت، اصلِ ماجرای هجوم به خانه‌ی حضرت زهراسلام‌الله‌علی‌ها و دست داشتن صحابه در آن با شدت و جزئیات متفاوت نقل شده است. اما همه‌ی این منابع در یک نکته هم‌داستان‌اند: پس از وفات پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله، اختلاف شدیدی بر سر خلافت پدید آمد، و همین اختلاف، موجب رفتار‌های تندی شد که بعد‌ها حتی بزرگان اهل‌سنت هم از آن اظهار تأسف کرده‌اند. باید توجه داشت که در فرهنگ قرآن، «صحابی بودن» به معنای معصوم بودن نیست. قرآن کریم در آیات متعددی مانند سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۱۰۱، از وجود «منافقان در میان اصحاب» سخن گفته است.

بنابراین، نمی‌توان همه‌ی صحابه را یک‌دست و هم‌سطح دانست. برخی از آنان در اوج ایمان و فداکاری بودند، و برخی دیگر در آزمون‌های پس از پیامبر، دچار لغزش‌های بزرگ شدند. اما نکته‌ی مهم‌تر این است که در ماجرای هجوم به خانه، بسیاری از بزرگان اسلام اظهار ندامت نمودند. حتی برخی از علمای اهل‌سنت مانند ابن‌قتیبه در الامامة و السیاسة و مسعودی در مروج‌الذهب به صراحت نوشته‌اند که فشار و تهدید به خانه‌ی علی‌علیه‌السلام و فاطمه‌سلام‌الله‌علی‌ها وارد شد، و حضرت زهراسلام‌الله‌علی‌ها از آن آسیب دید.

بنابراین، ممکن است از برخی افرادی که در ظاهر عنوان «صحابی» داشتند، رفتار‌های خطا و حتی ظالمانه سر بزند؛ زیرا عظمت ظاهری یا سابقه همراهی با پیامبر، مانع سقوط اخلاقی و سیاسی انسان نمی‌شود.

حاصل کلام: صحابی بودن افتخار بزرگی است، اما تضمین عصمت نیست. در تاریخ اسلام، ایمان، محبت و وفاداری به پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله با آزمون‌های سخت سنجیده شد، و تنها کسانی، چون علی‌علیه‌السلام و فاطمه‌سلام‌الله‌علی‌ها از آن امتحان سربلند بیرون آمدند. حادثه‌ی هجوم به خانه‌ی حضرت زهراسلام‌الله‌علیها، زخمی است بر وجدان تاریخ اسلام که همگان باید از آن عبرت بگیرند و بدانند که حتی صحابه بودن هم برای انسان مصونیت نمی‌آورد.

مگر امام زمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌شریف به دعای ما نیاز دارند که ما برای سلامتی‌شان دعا می‌کنیم؟

پاسخ کوتاه و کلیدی: دعا برای سلامتی امام زمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌شریف فقط درخواست تندرستی جسمی نیست، بلکه نشانه‌ی محبت، دلبستگی و همراهی قلبی ما با حجت خداست. این دعا بیش از آن‌که سودش به امام برسد، به خودِ ما برمی‌گردد؛ چون نشان می‌دهد هنوز دل‌مان زنده است و نگران وجود مقدسی هستیم که پناه عالم است.

توضیح: امام زمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌شریف انسانی زنده و حقیقی است که به اراده‌ی خدا در میان مردم زندگی می‌کند، اما به‌سبب غیبت، ما او را نمی‌بینیم. او مانند همه‌ی انسان‌ها در دایره‌ی اسباب طبیعی قرار دارد؛ اما خداوند خود، حافظ اوست تا روزی که مأمور به ظهور شود.

در قرآن می‌خوانیم: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً» (قصص، ۵)

خداوند وعده داده است که امامان را حفظ و برای نجات زمین برپا می‌دارد. پس وقتی می‌گوییم «اللهم احفظ ولیک»، منظورمان فقط سلامتی بدن نیست؛ بلکه دعا می‌کنیم که خداوند امام را از همه‌ی آسیب‌ها، خطرها، فتنه‌ها و تأخیر‌های نابجا در ظهور حفظ کند. اما مهم‌تر از آن، این دعا نشانه‌ی عشق و بیداری دل ماست. یعنی منِ شیعه فراموش نکرده‌ام که امامم میان مردم است، دل‌نگران او هستم، برایش غصه می‌خورم و سلامت و آرامش او را از خدا می‌خواهم. این احساس، در حقیقت امتحان محبت و وفاداری ماست. در آموزه‌های اسلامی آمده است که هر کس برای سلامتی امام دعا کند، در زمره‌ی یاران او نوشته می‌شود، و فرشتگان برای او نیز همان دعا را می‌خوانند.

از سوی دیگر، دعا کردن دل را با امام پیوند می‌دهد و نوعی «تربیت روحی» است؛ چون انسان هرچه بیشتر به یاد امام باشد، از گناه، غفلت و بی‌تفاوتی دورتر می‌شود.

در واقع، این دعا تمرین عشق است؛ عشقی که در لحظه‌ی ظهور، تبدیل به اطاعت و یاری می‌شود.

حاصل کلام: امام زمان‌عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌شریف در پناه لطف الهی از گزند حوادث محفوظ است، اما دعا برای سلامتی او نشانه‌ی سلامت دل ماست.

هر بار که این دعا را می‌خوانیم، اعلام می‌کنیم: «من هنوز فراموشت نکرده‌ام، نگران توام، و منتظرم تا به دست تو جهان، آرام بگیرد».

فرزانه پوررسول

کارشناسی ارشد فلسفه و کلام

گزارش خطا